بازدید امروز : 42
بازدید دیروز : 153
رنجنامه های دهه هفتاد(14)
باز هم فصل دربی شد و شهرآورد دو تیم معروف و پولساز و خبرساز و هیجان آور و ...
و باز هم خاطره تلخ دربی شرم آور بهمن ماه 1393 زنده شد.
می گویند زخم یک خاطره تلخ را هفت خاطره خوب می باید تا که التیام یابد؛ اما 21 سال گذشت و هر سال دریغ از پارسال، و طی این چند سال اخیر که از اخلاق در ورزش نوشتم خاطره خوشی از فوتبال قابل روایت نبود.
یاد سرداری افتادم که دقیقاً سه سال قبل در جشن نیمه شعبان تیمش وعده داده بود تا سه سال دیگر یک تیم بااخلاق، ارزشی و متدیّن تحویل بدهد ...
بگذریم؛ به استقبال دربی 81 برویم و این قسمت از رنجنامه های دهه هفتاد را اختصاص دهیم به روایت دربی شرم آور بهمن ماه 1373 که استاد اسماعیل شفیعی سروستانی در صفحه آخر کتاب تربیت پهلوانی(سیر تحول تاریخی و فرهنگی ورزش ایران)، آن را اینگونه روایت می کند:
«روز جمعه یکی از هفته های بهمن ماه 1373، همه بازیگران و تماشاچیان ناظر یک صحنه بودند.
"انفجار هیجان"
انفجار همه ی نفس اماره، همه ی تمنیات انسانی که پیش از آنکه تربیت شود، خود نقش اسوه و الگو گرفته است. و از پی آن دستورالعمل های پی در پی، شاید که این بار، اخلاق بر عضو پیوندی بچسبد و این جامه بر اندامش راست آید. اما، آیا به راستی ورزش مدرن، در بستر طبیعی خود حامل بار اخلاقی بود؟»
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
درباره خودم
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک